- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
- سایت قرآنی تنـــــزیل
- سایت مقام معظم رهبری
- سایت آیت الله مکارم شیرازی
- سایت آیت الله نوری همدانی
- سایت آیت الله فاضل لنکرانی
- سایت آیت الله سیستانی
مدح امام هادی علیهالسلام
یادتان هست نوشتم که دعا می خـواندم داشتم کـنج حـرم جامعه را می خواندم ازکلامت چه بگویم که چه با جانم کرد محـکـمات کــلـمات تو مسـلـمـانم کرد کلماتی که همه بـال و پر پـرواز است مثل آن پنجره که رو به تماشا باز است کلماتی که پر از رایحهً غـار حـراست خط به خط جامعه آئینۀ قـرآن خداست عقل از درک تو لبریز تحیّر شده است لب به لب کاسۀ ظرفیت من پر شده است هـمـۀ عــمــر دمـادم نـسـرودیـم از تـو قدر درکِ خـودمان هم نسرودیم از تو من که از طبع خودم شکوه مکرر دارم عــرق شـرم بـه پـیـشـانـی دفـتـر دارم شعـرهایم هـمه پـژمرد و نگـفـتم از تو فصلی از عمر ورق خورد و نگفتم از تو دل مـا کی به تـو ایـمـان فـراوان دارد شیرِ در پرده به چشمان تو ایمان دارد بیم آن است که ما یک شبه مرداب شویم رفـتـه رفـته نکند جـعـفـر کـذاب شویم تا تو را گـم نکـنم بین کویـر ای بـاران دست خـالـیِ مرا نیـز بگـیر ای باران من زمین گیرم و وصف تو مرا ممکن نیست کـلماتم کـلـمـاتـی ست حـقـیر ای باران یاد کرد از دل ما رحمت تو زود به زود یاد کردیـم تو را دیر به دیر ای باران نـام تو در دل ما بود و هـدایت نـشدیـم مهربـانی کن و نادیده بگیـر ای باران ما نمردیم که توهین به تو و نام تو شد ما که از نسل غدیریم، غدیر ای باران پسر حـضرت دریـا ! دل ما را دریاب ما یتـیـمـیم و اسیریم و فقـیر ای باران سامرا قسمت چشمان عطش خـیزم کن تا تماشا کنمت یک دل سـیر ای باران
: امتیاز
|
مدح و شهادت امام هادی علیهالسلام
آئـیـنـۀ چـشــم می کـنـدم سیـر حـالـتان حـیــرانـم از روایت فـعــل مـحـالـتـان مـظـلـومی آن قـدر که نـدارنـد اتـفـاق حـتی مـورخـان به سـر سنّ و سالـتان از میـوه های عـلم شما سـیر می شـویم حـتی اگـر به ما بـرسـد سـیب کـالـتان نفـریـن به ما اگـر به تـمـنـای روشنی بـیـرون بـیـاوریم سـر از زیـر بالـتـان ابن الرضای دومی و سجـده می کـنـیم بـر آفــتـــاب مـشــرقــی بـی زوالـتـان هرکس که سائل کرمت شد کـریـم شد کوچک شد آن که پیش تو، عبدالعظیم شد احـسـان خـانـــواده تـان از قــدیـم بـود آنــقـدر روی بـام شــمـا یـاکـریـم بـود راه تو را نـیـاز به خـدمـتگـذار نیست پـرده نـگـاه دار سـرایت نــســیـم بـود ای آسمان چه شد که شدی همنشین خاک وقـتـی خـدای عــز و جـلت نـدیـم بود ای آنکه چـو بـدستی بـازی کـودکـیت مثـل عـصـای معـجـزه هـای کـلـیم بود بــیــراهــه بـود راه، بــدون هـدایـتـت تنـهـا صراط نـور شـما مـستـقـیـم بود نام تو جـلـوه ای ست از اسـمـا پـنج تن هم گـشته ای امـام عـلـی، هم ابالحـسن وقـتش شده که بـاز به سجاده رو کنید وقتش رسیده با خودتان گفت وگو کنید وقتش رسیده است که در چـنتۀ قنوت کـار شــفـاعـت هـمه را باز رو کـنـید بـایـد حــصــیـر ســادۀ بی آبــروی را جــا زیــر پـای داده و بـا آبـرو کـنـیـد گـیـرم که آب ســرد نـیـاورد خـادمـت بـاید به آب گـرم بـهـشتی وضـو کـنید باید که باز زخـم و جراحات شیعه را با دست مـرحمـتگر مرهـم، رفـو کنید امشب دوباره سمت خـدا ساده میروید از جـــادۀ حـصـیـریِ سـجـاده میروید آقا از اینکه اینـهـمه تنها شدی ببـخش از اینکـه خرج مردم دنیا شدی ببخش مـظـلومی مقام تو تقصیر دشمن است امـا غـریب بـین احــبّـا شـدی بـبـخـش تا قبل از این برای تو کاری نکرده ایم مظلـوم بـی وفــا شدن ما شـدی ببخش تقـصیر ماست حرمتتان را شکسته اند زخـمـی بی تـفـاوتـی ما شـدی ببخـش حالا بـرای پـر زدنت گــریه می کـنـیم هی در ازای پرزدنت گـریه می کـنـیم
: امتیاز
|
مدح امام هادی علیهالسلام
گرفته جان نفسم در ثناى حضرت هادى دُر سخن بفشانم به پاى حضرت هـادى صفا و مروه كجا و حريم يوسف زهـرا صفاست در حرم با صفاى حضرت هادى
: امتیاز
|
مدح امام هادی علیهالسلام
فـتاده مرغ دلـم ز آشیان در این وادی كه هـر كجـا رود افـتـد به دام صیادی به دانـهای دُّر یـكـدانه میدهـد بـربـاد نه گوش هوش و نه چشم بصیر نقّادی چنان اسیر هوا و هوس شدم كه نپرس نه حال نـغـمـه سـرایی نه طـبع وقّادی
: امتیاز
|